وقتی نیاز به SBS مورد ارزیابی قرار گرفت، مهاربندی طبقات میانی بین نقاط صفحه شبکه مورب را میتوان از طریق اصلاحات محدودی در قاب ساده هسته سرویس، یعنی یا اتصالات محکم در مفاصل تیر-ستون یا مثلث بندی چارچوب ساختاری، محقق نمود، تا بدین طریق یک قاب مقاوم به خمش MRF یا یک قابهای مهاربندی مرکزی CBF حاصل شود.
شایان ذکر است که یک تفاوت اساسی بین CBFها/MRFهای مورد استفاده قرار گرفته به عنوان سیستم بار جانبی اولیه و همین ساختارها که به صورت SBSها کار میکردند وجود داشت: در حالی که در MRFها و CBFها یک محدودیت جانبی تنها در قاعده موجود باشد (شکل 5a و c)، در SBSها هر دو محدودیت پایینی و بالایی در نقاط مگا-ماژول موجودند، در نتیجه فقط سطوح میانی میتوانند یکطرفه باشند (شکل 5b و d)؛ افزون بر این، و شاید مهمتر از آن، در حالی که CBFها یا MRFهای رایج، حامل بارهای جانبی در امتداد ارتفاع کلی ساختمان باشند، SBS تنها بر روی ارتفاع ماژول کار میکند و بارهای جانبی را تنها درون نقاط بین دو نقطه پانل ماژول حمل میکنند. به عبارت دیگر، SBS یک سیستم ساختاری “موضعی”، با محدودیتهای جانبی قاعدهای و جانبی بوده، و ارتفاع برابر با ارتفاع ماژول است؛ با اینکه SBS بر روی کل طول ساختمان بسط مییابد، ولی از طریق انباشته سازی عمودی سازههای واحد به دست می آید، که هر کدام بر روی تعداد محدودی از طبقات (یعنی تعداد طبقات یک ماژول) کار میکنند.
با در نظر گرفتن خصوصیاتSBSها،در ذیل برخی از رویه های مطرح شده در مقالات برای طراحی مهاربندیهای پایداری برای فرمولهای آماده استفاده قابل اعمال به حالت خاص SBS در ساختمانهای شبکه مورب به طور مختصر مرور و بررسی مجدد میشوند؛ همچنین، مشکل تغییرشکلهای خمشی محلی نشات گرفته از اعضای شبکه مورب درون ماژول مورد بررسی قرار گرفته و یک معیار طراحی خاص برای SBS قادر به کنترل کششهای بین طبقاتی به صورت رسمی استخراج میشود.
رویه طراحی ثبات
مساله طراحی ثبات SBS به تعریف الزامات سفتی برای SBS کلی به منظور جلوگیری از خمش چندطبقه ستونها در سازههای قاب ساده و همچنین تعریف تقاضای مقاومت بر روی اعضای SBS نشات گرفته از کارکرد مهاربندی توجه دارد. این موضوع در زمینه اسکلت ساختاری دارای اهمیت اساسی است، و به شکلی وسیع در مقالات مرتبط مورد بحث قرار گرفته، که از مقاله اولیه آغاز شده، و سپس در مقالات طراحی محور دنبال شده است، که در آن نتایج عمده در کدهای طراحی، که از سال 1999 آغاز شده گنجانده شده است .
همانند بخش قبلی، این مساله به ثبات ستونهای جاذبه پین شده در انتها مربوط میشود، که معمولا در هسته سرویس ساختمان واقعند؛ ولی، به شکلی متفاوت از بخش قبلی، که در آن تعامل بین ستونهای وزنی و شبکه مورب پیرامونی توسط یک سیستم تکیهگاهی ایدهآلسازی میشود، در اینجا تمرکز بر تعامل ساختاری بین ستونها و SBS است؛ این طرح مهاربندی متناظر با اصطلاح سیستم مهاربندی “نسبی” است، که در آن، مطابق با جایگزینیها در یک در نقطه مهاربندی شده به جایگزینیها در هر نقطه مهاربندی شده دیگری مربوط میشوند.
قطر در یک مهاربند تک طبقه (شکل 6 (الف) به ستون بالایی یک پشتیبان ثابت متصل میشود؛ در نتیجه، این ساختار معادل طرح ساده نشان داده شده در شکل 6 (ب) است (یک میله بینهایت سفت و سخت که در پایین به شکل لولا است و در بالا به وسیله یک فنر پشتیبانی میشود.)